کد مطلب:210732 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

عصر تعلیم اصول و عصر تعلیم فروع دین اسلام
خوانندگان عزیز باید برای خواندن این قسمت تصور و فرض نمایند به كلی كتب علمای اربعه اولیه و اخیره یعنی كافی - تهذیب استبصار - من لا یحضره الفقیه - در قرن سوم وافی - وسائل - بحار - مستدرك در قرون وسطی نبوده و این كتب را نادیده انگاشته و آنگاه بخواهند ابواب فروع دین را پیدا كنند خواهند فهمید كه قرن دوم هجری عصر تفریع فقه اسلام است.

اگر تعلیمات فروع اسلام عصر سه امام باقرالعلوم و امام صادق آل محمد و عالم اهل بیت امام كاظم (ع) نبود یقینا این كتب اربعه اوایل و اواخر مستندی نداشت و باید با صرف نظر از این كتب موجود و ابواب منظم كتب فقه خدمات علمی این سه امام را مورد توجه قرار داد كه چه جهاد بزرگی در تعلیم فروع فقه نموده و چه روش پرورش مهذب و مزكی آموخته اند - تا مؤلفین قرن بعد توانسته اند این كتب را بپردازند و مواد آن را تهیه و تألیف و تنظیم نمایند.

برای آنكه مطلب روشن تر گفته شود و افكار خوانندگان آماده درك موضوع گردد توضیح بیشتری می دهیم.

عصر پیغمبر اسلام یعنی قرن اول عصر تعلیم اصول عقاید و تشریع قواعد توحید بود - پیغمبر خاتم النبیین صلی الله علیه و آله مبعوث شده و یك دین كامل جامعی آورد كه مبانی آن را خودش در مدت 23 سال به مردم آموخت و قرآن مجید را اساس كلیه اصول و فروع و علوم به مردم تعلیم فرمود.

آنچه شخص رسول الله در این مدت به مردم آموخت دو قسمت بود اصول دین و عقاید كه كاملا تشریح و توضیح فرموده و پایه ی آن را بر اساس عقل و علم و استدلال تحكیم فرموده و قسمتی را به اجمال شخصا عمل كرد و فرمود چنین عمل كنید كه من عمل كرده ام صلوا كما اصلی - صوموا كما صمت نماز بخوانید آن طور كه من نماز می خوانم روزه بگیرید این قسم كه من روزه گرفته ام و چون پس از پیغمبر اصحاب سقیفه بنی ساعده مسیر مسلمین را منحرف نمودند و برای حكومت خود اخباری جعل كردند مسائل فروع آن چنان كه باید و شاید توضیح داده نشد و تشریح نگردند و چون اصول بر اساس استدلال و اجتهاد و استنباط



[ صفحه 196]



ادراك نمودنی بود مردم روی مبانی درك نمودند ولی فروع تقلید از سنت بوده و سنت را به مردم برای استفاده ی شخصی آنچنان كه باید نگفتند و فروع به حالت اجمال ماند و به همین دلیل ائمه ی اثنی عشر باید بیایند كه فروع دین را آنچنان كه پیغمبر صلی الله علیه و آله عمل می كرده این معصومین هم عمل كنند و به مردم بیاموزند - این حقیقت امر بود.

اما از نظر تاریخ از رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله تا ظهور امام محمد باقر علیه السلام قریب یك قرن گذشت كه تحولات سیاسی و نهضت ها و جنبش های اجتماعی ملل و نحل و فتوحات اسلامی از یك طرف و از طرف دیگر ظهور بنی امیه ظهور كینه های دیرینه عربی و جنگ های بزرگ جمل و صفین و نهروان و بعد آمدن یزید و فاجعه عاشورا و كشته شدن سیدالشهداء روحی فداه در این مدت یك قرن انقلابات داخلی خاورمیانه و عرب و خونخواهی خونریزی و كشته شدن قریب یك كرور جمعیت در این مدت مانع از آرامش و تشریح فروع دین بود مضافا به آنكه فروع دین را باید كسانی كه معصوم از گناه و مصون از خطایای فكری و ذهنی و فارغ از غرض و مرض و منافع شخصی باشند به مردم بیاموزند باید كسانی به مردم بیاموزند كه خودشان اولا بدانند پیغمبر صلی الله علیه و آله چگونه عمل كرده و به چه ترتیبی دستور داده و ثانیا از روی ایمان و ایقان عمل كنند تا ترجمان سنت پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله گشته و مردم از آنها فراگیرند.

این هم آزادی عمل و میحط آرام و مألوف و مأنوس می خواهد نه محیط رعب و وحشت و دهشت و اضطرار و ناامنی لذا یك قرن تعلیم فروع دین به شایستگی عقب افتاد و در حال اجمال ماند تا حضرت امام محمد باقر علیه السلام در ضمن اختلافات سیاسی و تضاد و سیاست اموی و عباسی از فرصت استفاده نموده و هزار نفر را برای تعلیم و تربیت سنت حقیقی رسول خدا آماده و مهیا و تربیت نموده و پایه گذاری یك مدرسه عالی را نموده و از اول قرن دوم در حقیقت عصر تفریع دین بود.

زیرا در قرن اول كه عصر تشریع بوده اصول را آموختند و در قرن دوم عصر تفریع بود كه احكام شرع را آموختند.

به این جهت ما قرن اول را عصر تشریع و قرن دوم را عصر تفریع نامیدیم با این مقدمه ملاحظه كنید - اگر عصر تفریع نبوده و قرن دوم مانند قرن اول به جنگ و جدال و انقلاب می گذشت - كجا امكان تدوین و تألیف كتب اربعه متقدمین و متأخرین رخ می داد - پس برزگ ترین خدمتی كه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود این بود كه مدرسه جعفری



[ صفحه 197]



را گشود و عصر تفریع شرع را افتتاح كرده مردم را به احكام و مسائل دین آشنا فرمود و فروع دین را كه حاكی سنت پیغمبر خدا بود به مردم آموخت - آنچنان آموختنی كه هرگز از نظرها محو نمی گردد - یعنی بیست هزار دانشمند را بشخصه علم و دانش و فضیلت آموخت و آنها را چنان تربیت كرد كه این تعلیمات را به همه جای جهان و به همه نسل های پس از خود دست به دست بسپارند.

ابواب فقه اسلام و احكام شریعت دین در ضمن تدریس همه علوم به ترتیب فهرستی كه در جلد دوم نوشتیم به مردم تعلیم شد و به خوبی همه فراگرفتند و علمای قرن سوم از آن محفوظات متقن و محكم كتب خود را پرداختند.